بعد از شهرهای دوتا کشوری که توش زندگی کردم (ایران و هلند) به آخن بیش از هر شهر دیگری در دنیا مسافرت کردهام. الان هم آخنایم پیش مریم و محمد و آزاده و علی.
۱۳۸۷-۰۹-۱۰
مرد جان به لب رسیده
تذکر جدی: اگه آدم حسابی هستید بقیهی این نوشته را نخوانید.
اومدیم آلمان برای کنسرت محسن نامجو. جاتون خالی خیلی حال داد. چند تا چیز جدید اجرا کرد و همهی قدیمیها رو هم یه ورژن جدیدشو اجرا کرد. خلاصه جاتون خالی. مرتب یاد تو بودم احسان.
اومدیم آلمان برای کنسرت محسن نامجو. جاتون خالی خیلی حال داد. چند تا چیز جدید اجرا کرد و همهی قدیمیها رو هم یه ورژن جدیدشو اجرا کرد. خلاصه جاتون خالی. مرتب یاد تو بودم احسان.
۱۳۸۷-۰۹-۰۶
گروپمیتینگ
بعد کلی وقت که به رییس میگفتم بیا گروپمیتینگ داشته باشیم، از دو هفته پیش جلسهی هفتگی داشتن رو شروع کردیم. دو هفته پیش ۷ نفر بودیم و امروز ۳ نفر. خود رییس هم نیومد.
حالا هی بگو چه مرگته که از کمبود روابط اجتماعی مینالی.
حالا هی بگو چه مرگته که از کمبود روابط اجتماعی مینالی.
لینک
داستان روبوت/بویوت رو توی وبلاگ کمانگیر بخونین. نصف روباته سوسکه.
عکسهای باحال بوش رو هم ببینین و البته بقیهی چیزهایی که جواد منتظری لینک داده.
عکسهای باحال بوش رو هم ببینین و البته بقیهی چیزهایی که جواد منتظری لینک داده.
انگلیسی استاندارد
وقتی که کسایی که انگلیسیشون نیتو ه (دوتا آمریکایی از ویسکانسین و کالیفورنیا، یه کانادایی و یه هندی) سر کلاس هلندی با هم سر ترجمهی مناسب کلمه بحث میکنن، خیلی حال میده. به خصوص وقتی بههم گیر میدن که اینی که تو گفتی کالیفورنیایی یا بریتیشه و نه انگلیسی!
۱۳۸۷-۰۸-۲۵
اشتراک در:
پستها (Atom)